کلاه قهوه ای

فکرام جا نمیشن... توی کلاهم میریزمشون

کلاه قهوه ای

فکرام جا نمیشن... توی کلاهم میریزمشون

یک تکه نان....

نمیاد.... نمیاد لامصب این افکار لعنتی.... 

کاش میشد افکار رو هم انگشت بزنی بالا بیاری.... 

---------------- 

حسین پناهی...روحت شاد... 

(عنوان هیچ ربطی به نوشته ندارهووو این پی نوشت هم ربطی به هیچ کدوم..اینا نمونه ای از مغز مشوش منه !)

نظرات 3 + ارسال نظر
مریم جمعه 15 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 10:59 ب.ظ http://bia2ax.samenblog.com/

سلام وبلاگ خیلی خوبی داری یه سر به ما هم بزن
هر عکسی میخای بیا تو

http://bia2ax.samenblog.com

www.bia2ax.samenblog.com

پریــــــــــــا شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:31 ب.ظ http://www.whiskey-lullaby.blogfa.com

میدونی چیه سهند؟
این روزا افکار شدند مثل گردبادی که از دور همه چیز توش میچرخه و میچرخه و نزدیک که بری یهو تو رم میبره و غرقت میکنه ..این روزها همه پر از واژه های خاموشند که تو بطن گلوشون رسوب کرده

پریــــــــــــا شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:32 ب.ظ http://www.whiskey-lullaby.blogfa.com

راستی لطف میکنی شاه پریا رو یا کلا حذفش کنی یا لینک جدیدمو بذاری؟ این اسم برجوری حالمو خراب میکنه ..ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد