دیشب دستبندی که برام بافته بودی پاره شد...
میخوام قابش کنم بزنمش به دیوار...
این یه مدت.. همیشه هر وقت نگاهش کردم... لبخند تو اومد جلوی چشمام..
روزی که میبستیش دور دستم..
با عشق می خنددی
دستای سردمو یادته؟ الان شونه هامم یخ کردن...
بیشتر از هر وقت دیگه ای.. دلم برای تو بغل گرفتنت تنگ شده...
امان از این بغل خواستنهای نا به هنگام!
دلتنگی حرف حساب سرش نمی شود....
دهن منو سرویس کرد این دوتا خط نوشته ت