من فقط دلم می خواهد بخوابم...
دلم ایستگاه 9.3/4 را می خواهد... گاری چرخ دستی ها...
اصلا نه.. دلم می خواهد ایستگاهی پیاده شوم.. کنار موجهای ساحل....
دخترم 6 ساله باشد.. موجها که می آیند با خنده ی کودکانه اش بدود...
از دور برایش لبخند بزنم....
من دلم می خواهد گلدانهایم را صبحها با سمفونی شماره 9 نوازش کنم...
کنار پنجره بنشینم... دوربینم را دست بگیرم... آسمان اتاقم را نقاشی کنم...
روی صندلی راکم تاب بخورم...
من فقط دلم...
آرامش می خواهد...
خعلی خوب بودن همه اینا شاید بیشتر موزیک تاثیر میزاره ولـــــــی....
چی میشه گفت ..........
دلم روزهای خوب می خواهد
روزهایی که آرزو می شوند
روزهایی که یک هفته انتظارش را می کشی
روزهایی که مثل سایه ها می آیند و می روند
دلم یک روز سفید با رگه هایی از نور می خواهد
روزی که انتهایش یک شب روشن باشد
یک روز پر لبخند
یک روز پر از آرامش
یک روز بدون استرس
یک روز پر از مداد رنگی!!!