خودت میدونی
سهشنبه 28 دیماه سال 1389 ساعت 11:56 ب.ظ
شهریار کوچولو با دلی گرفته آخرین نهال های بائوباب را هم ریشه کن کرد..فکر میکرد دیگر هیچ وقت بر نمی گردد..اما ان روز صبح گرچه از این کارهای معمولی هر روزه کلی لدت مبرد موقعی که اخرین آب را پای گل داد و خواست بگداردش زیر حباب چیزی نمانده بود که اشکش سرازیر شود.. به گل گفت:خدانگهدار.. اما او جوابی نداد..
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
niloufar...
انسانها خیلی چیزها را فراموش کرده اند ..انسانها ...
سهند این اهنگ وبلاگت دیوونم میکنه انگار بند بند وجودم رو سوهان میکشن و من مثل مازوخیستها مدام گوش میدم..
ن مثل نواختن دردها بر نت زندگی
شهریار کوچولو با دلی گرفته آخرین نهال های بائوباب را هم ریشه کن کرد..فکر میکرد دیگر هیچ وقت بر نمی گردد..اما ان روز صبح گرچه از این کارهای معمولی هر روزه کلی لدت مبرد موقعی که اخرین آب را پای گل داد و خواست بگداردش زیر حباب چیزی نمانده بود که اشکش سرازیر شود..
به گل گفت:خدانگهدار..
اما او جوابی نداد..